محکوم به گناه
مطالب رمانتیک وعاشقانه
تو در چشم من همچو موجی خروشنده و سرکش و ناشکیبا که هر لحظه ات می کشاند بسوئی نسیم هزار ارزوی فریبا تو موجی تو موجی و دریای حسرت مکانت پریشان رنگین افقهای فردا نگاه مه الوده دیدگانت تو دائم بخود در ستیزی تو هرگز نداری سکوتی تو دائم ز خود می گریزی تو ان اشفته ی نیلگونی چه می شد خدایا … چه میشد اگر ساحلی دور بودم شبی با دوبازوی بگشوده خود ترا می ربودم … توسط تیلور جوووووووون
نظرات شما عزیزان:
قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت |